فروش ویژه ساعت مچی Timeprint


ساعت مچی Timeprint، طـراحی بسـیار شیک و به رو، جنس بند: چرم صنعتی، رنگ بند: قهوه ای ...
» برای مشاهده توضیحات و تصاویر بیشتر این محصول اینجا را کلیک کنید ...

روش خرید: برای خرید پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول مورد نظر را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.

قیمت: 79000 تومان

متن آهنگ برادر جان حسین زمان

متن آهنگ برادر جان حسین زمان
دانلود کد آهنگ پیشواز ایرانسل ، تکست و آوای انتظار همراه اول

در این بهار مرده ی بی عشق بی انسان سر را مقیم شانه ی من کن برادرجان
سر را مقیم شانه ی من کن که مدتهاست ابری نمی بارد بر این بیغوله ی بی نان
سر را به روی شانه ام بگذار و هق هق کن سر را به بغض شانه ام بسپار و غم بنشان
ما گریه کردیم و قفسهامان قفس تر شد تو گریه کن شاید دری وا شد برادر جان
تو گریه کن شاید خدای تو دری وا کرد حتی به آنسوی عدم آنسوی گورستان
اشکی بریز و خنده بر این خشکسالی کن
اشکی بریز و خنده کن بر درد بی درمان آه ای برادر جان، برادر جان ، برادرجان
با سگ نکردند آنچه با ما کرده اند اینان چاووش خوان سفره ی بی نانمان کردند

ترانه ، شعر متن آهنگ جدید حسین زمان برادر جان
تکست آهنگ برادر جان حسین زمان
در این بهار مرده ی بی عشق بی انسان سر را مقیم شانه ی من کن برادر جان
سر را مقیم شانه ی من کن که مدتهاست ابری نمی بارد بر این بیغوله ی بی نان
سر را به روی شانه ام بگذار و هق هق کن سر را به بغض شانه ام بسپار و غم بنشان
ما گریه کردیم و قفسهامان قفس تر شد تو گریه کن شاید دری وا شد برادر جان
تو گریه کن شاید خدای تو دری وا کرد حتی به آنسوی عدم آنسوی گورستان
اشکی بریز و خنده بر این خشکسالی کن
اشکی بریز و خنده کن بر درد بی درمان آه ای برادر جان، برادر جان ، برادرجان
با سگ نکردند آنچه با ما کرده اند اینان چاووش خوان سفره ی بی نانمان کردند
با نام آبادی چنین ویرانمان کردند با نام آزادی صدامان را وجب کردند
ما را دچار رعشه های نیمه شب کردند گفتند نورند و رگ مهتاب را کشتند
نا رستمان ناپدر سهراب را کشتند زاغان غفلت برده با کبکان خرامیدند
هر کورسوی مرده را خورشید نامیدند من در عزای خنده و لبخند می گریم
چون مادران در ماتم فرزند می گریم
من هم دلم خون است از این کابوس بی پایان من را حریم هق هق خود کن برادر جان
آه ای برادر جان برادرجان برادر جان با سگ نکردند آنچه با ما کرده اند اینان
ما هر دو از یک خاک و یک دنیای بن بستیم ما هر دو بن بستیم از این رو دل به هم بستیم
این بید ها را باد و ما را درد خواهد برد ما هر دومان آزادسروان تهی دستیم
بر سفره ی ما تهمت بی قاتقی بستند با مرده خوراران مدیحت خوان نپیوستیم
گفتند هرگز نیستید اما ندانستند دیوارشان اثبات خواهد کرد ما هستیم
هستیم و داد خویش از بیداد می گیریم هستیم و می میریم و با مردن نمی میریم
در این بهار مرده ی بی برگ بی باران من را حریم گریه ی خود کن برادرجان
سر را به خشم شانه ام بسپار و ایمن باش دنیا پر از تاریکی است اما تو روشن باش
این کودکان آیین عیاری نمی دانند دل دل نکن لوطی خودت داش آکل من باش
این باغ نازا را به آفت زادگان بسپار تو جنگلی و ریشه داری ناسترون باش
با این ملیجک های دست افشان امیدی نیست تو وارث ایل و تبار یاغی من باش
ای سنگ تیپاخورده ای دیوار پاییزی وقت است از خواب هزاران ساله برخیزی
این روسپی در خورد نام کهنه مردان نیست باید به مهر مادری ِ مادری دیگر بیاویزی
من هم دلم خون است از این کاشانه ی ویران حالا تو دوش هق هق من شو برادرجان

۲۷ تیر ۱۳۹۹ ۲۹۷ نفر ۴۰۷ بازدید
دسته: متن آهنگ ,
نظرات
نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

آخرین مطلب

Recent Posts

پربیننده ترین مطالب

Favorite Posts

لینک های سایت

Links
تبلیغات ویژه