متن آهنگ بیرحم بیگرض و پرچین
دانلود کد آهنگ پیشواز ایرانسل ، تکست و آوای انتظار همراه اول
میرم، اَ این دنیایِ بی رحم
تهِ قصه رو دیدم، منی که لبه ی تیغم اینه باورم
پیله ام، ولی پروانه میشم از اون بالا دیدم
مردُمی رو که هیچن زیرِ پا منن
هر کجا میرم میبینم دست و پام شکست
اشتباه میرم، یا اینکه رسمِ جاذبست
ببینم هر کی داره کاسه دست
ولی همیشه زیرِ نیم کاسه کاسه هست
همیشه بودن ولی، توو بودنم همشون غایبن
ترانه ، شعر متن آهنگ جدید بیگرض و پرچین بی رحم
تکست آهنگ بیرحم بیگرض و پرچین
میرم، اَ این دنیایِ بی رحم
تهِ قصه رو دیدم، منی که لبه ی تیغم
اینه باورم
پیله ام، ولی پروانه میشم
از اون بالا دیدم
مردُمی رو که هیچن
زیرِ پا منن
[ورس یک – پرچین]
هر کجا میرم میبینم دست و پام شکست
اشتباه میرم، یا اینکه رسمِ جاذبست
ببینم هر کی داره کاسه دست
ولی همیشه زیرِ نیم کاسه کاسه هست
همیشه بودن ولی، توو بودنم همشون غایبن
گوشت و استخون نداره وقتی سرو طالبن
پاره پاره میکنن با گفتنِ پاره تن
فقط دَر و دیوار میتونن باشن شاهدم
میگفتن – من برا تو ولی مثِ پشتِ چاقو کُندن
زدید همتون رَد شین و یه نمه براتون گندست
مُهر نامردیتون خورد رو پشتم محرز
لعنت به جمع هایی که تووشون بودم مفرد
قشون بودید مقابلم فقط لنگِ فرصت
بازم هر قدمم براتون لقمست
تُف سر بالاست نداره گفتن
واسه زندگیتون از کسی نگیرید رخصت
مشتی الآن توو تنِ همه یه کت هست
پسر توفیقی نداره وقتی اجرتی ندادی پایِ دوختن
ولی من همه جوره واسه داشتنتش سوختم
نمیتونم غیر از این بپوشم دور از این بکوشم
یا حرفِ خودم نباشه آویزِ گوشم
یاد گرفتم تیزی نذارم بمونه رو من
فقط خودم باشه پله واسه نردبونم
خودم آجر آجر میتونه بذاره رو دیوارِ خونم
لحظه هامو تا تونستم به سمتش تاختم
نیچاراتون نداره تاثیر توو سبکش ساختم
بی اثران، دیوارا دیگه نمیدن جوابِ مشتم
تموم حسام هم لایِ این ضربات مُردن
میزنم به سلامتی دشمن
که با هدفِ کشتن، شدن دلیلِ رشدم
میزنم به سلامتی خودم
که بودنم نبود فقط در حدِ گفتن
[کورس- بیگرض]
میرم، اَ این دنیایِ بی رحم
تهِ قصه رو دیدم، منی که لبه ی تیغم
اینه باورم
پیله ام، ولی پروانه میشم
از اون بالا دیدم
مردُمی رو که هیچن
زیرِ بادن
[بریج]
البته شرمنده ام که این حرفو میزنم
ولی هر کی یه جوری یه داستانی داره
این زندگی * تر از اون چیزیه که فکرشو بکنی
[ورس دو – پرچین]
روزا گذشتن بهم یاد دادن امون ندم
دیگه به هر خری رو ندم
میدونم، چپ و راست چلوندنم
ولی با چراغِ روشنم
توو راهی که نموند کسی کنارم یا پشت سرم
توو ذلالت رپ خودم امیدِ آخرم
گردنم به باریکی مو رسید و پاهام شل نکرد
توو هر طرف واسم به چهرش گوه زدن
ولی هدفم مجاب به این شد نباشه * هم
و گوش به حرفِ مفت ندم
وقتی ته سخن هاتون از جیبام لخت ترن
این صدایِ معتبر تف به هرچی اشتباه مستند
به لاشخور هایی جمع مرتفع و پر طرفِ
رخ گندیده خاک هایی که شخم زدم
به حروم وقت های بی ثمر
توی این اجل همیشه کم ، زیاد بود توی این بدل
و هیچ وقت صداقتی نبود توو این رکب
همه پی منفعت و دور از مصلحت
دیگه نمونده سری واسه سر زدن
بالی واسه پر زدن ، لبی واسه خنده
و دستی واسه کف زدن
نه نمونده دری واسه در زدن
پشت هرکی پنجرست میبینم
خالیه منظره ام همش میشه با حال بد طرف
کجا میشه دید؟
به کسی بی حساب لقبِ حق ندن
یکی مثل من نباشه لب تیغ
همش نباشه زیر آسمونی، به رنگ قیر
فقط نوزه باد ، روی شعله های این غلط
من غبارِ سنگ سینمم
پسر بد نوشته پشت پیرهنم ، محاله
به بی رگ هاتون گیر ندم
تا وقتی نبض توو رگی میزنم فک بوده سلاحِ بدنم
این که تنها راه موندنم ، جنگ ، بوده نیوفته از قلم
بدون اینو …
[کورس- بیگرض]
میرم، اَ این دنیایِ بی رحم
تهِ قصه رو دیدم، منی که لبه ی تیغم
اینه باورم
پیله ام، ولی پروانه میشم
از اون بالا دیدم
مردُمی رو که هیچن
زیرِ پا منن
تهِ قصه رو دیدم، منی که لبه ی تیغم
اینه باورم
پیله ام، ولی پروانه میشم
از اون بالا دیدم
مردُمی رو که هیچن
زیرِ پا منن
[ورس یک – پرچین]
هر کجا میرم میبینم دست و پام شکست
اشتباه میرم، یا اینکه رسمِ جاذبست
ببینم هر کی داره کاسه دست
ولی همیشه زیرِ نیم کاسه کاسه هست
همیشه بودن ولی، توو بودنم همشون غایبن
گوشت و استخون نداره وقتی سرو طالبن
پاره پاره میکنن با گفتنِ پاره تن
فقط دَر و دیوار میتونن باشن شاهدم
میگفتن – من برا تو ولی مثِ پشتِ چاقو کُندن
زدید همتون رَد شین و یه نمه براتون گندست
مُهر نامردیتون خورد رو پشتم محرز
لعنت به جمع هایی که تووشون بودم مفرد
قشون بودید مقابلم فقط لنگِ فرصت
بازم هر قدمم براتون لقمست
تُف سر بالاست نداره گفتن
واسه زندگیتون از کسی نگیرید رخصت
مشتی الآن توو تنِ همه یه کت هست
پسر توفیقی نداره وقتی اجرتی ندادی پایِ دوختن
ولی من همه جوره واسه داشتنتش سوختم
نمیتونم غیر از این بپوشم دور از این بکوشم
یا حرفِ خودم نباشه آویزِ گوشم
یاد گرفتم تیزی نذارم بمونه رو من
فقط خودم باشه پله واسه نردبونم
خودم آجر آجر میتونه بذاره رو دیوارِ خونم
لحظه هامو تا تونستم به سمتش تاختم
نیچاراتون نداره تاثیر توو سبکش ساختم
بی اثران، دیوارا دیگه نمیدن جوابِ مشتم
تموم حسام هم لایِ این ضربات مُردن
میزنم به سلامتی دشمن
که با هدفِ کشتن، شدن دلیلِ رشدم
میزنم به سلامتی خودم
که بودنم نبود فقط در حدِ گفتن
[کورس- بیگرض]
میرم، اَ این دنیایِ بی رحم
تهِ قصه رو دیدم، منی که لبه ی تیغم
اینه باورم
پیله ام، ولی پروانه میشم
از اون بالا دیدم
مردُمی رو که هیچن
زیرِ بادن
[بریج]
البته شرمنده ام که این حرفو میزنم
ولی هر کی یه جوری یه داستانی داره
این زندگی * تر از اون چیزیه که فکرشو بکنی
[ورس دو – پرچین]
روزا گذشتن بهم یاد دادن امون ندم
دیگه به هر خری رو ندم
میدونم، چپ و راست چلوندنم
ولی با چراغِ روشنم
توو راهی که نموند کسی کنارم یا پشت سرم
توو ذلالت رپ خودم امیدِ آخرم
گردنم به باریکی مو رسید و پاهام شل نکرد
توو هر طرف واسم به چهرش گوه زدن
ولی هدفم مجاب به این شد نباشه * هم
و گوش به حرفِ مفت ندم
وقتی ته سخن هاتون از جیبام لخت ترن
این صدایِ معتبر تف به هرچی اشتباه مستند
به لاشخور هایی جمع مرتفع و پر طرفِ
رخ گندیده خاک هایی که شخم زدم
به حروم وقت های بی ثمر
توی این اجل همیشه کم ، زیاد بود توی این بدل
و هیچ وقت صداقتی نبود توو این رکب
همه پی منفعت و دور از مصلحت
دیگه نمونده سری واسه سر زدن
بالی واسه پر زدن ، لبی واسه خنده
و دستی واسه کف زدن
نه نمونده دری واسه در زدن
پشت هرکی پنجرست میبینم
خالیه منظره ام همش میشه با حال بد طرف
کجا میشه دید؟
به کسی بی حساب لقبِ حق ندن
یکی مثل من نباشه لب تیغ
همش نباشه زیر آسمونی، به رنگ قیر
فقط نوزه باد ، روی شعله های این غلط
من غبارِ سنگ سینمم
پسر بد نوشته پشت پیرهنم ، محاله
به بی رگ هاتون گیر ندم
تا وقتی نبض توو رگی میزنم فک بوده سلاحِ بدنم
این که تنها راه موندنم ، جنگ ، بوده نیوفته از قلم
بدون اینو …
[کورس- بیگرض]
میرم، اَ این دنیایِ بی رحم
تهِ قصه رو دیدم، منی که لبه ی تیغم
اینه باورم
پیله ام، ولی پروانه میشم
از اون بالا دیدم
مردُمی رو که هیچن
زیرِ پا منن