متن آهنگ تباهی آرن
دانلود کد آهنگ پیشواز ایرانسل ، تکست و آوای انتظار همراه اول
تنهایی شده سهم من از این زندگی لبریزه صبرم
زنده ام راه میرم میخندم ولی انگار تو قبرم
همه جا تنگ و تاریک غرق تو سیاهی
شدم یه گمراه که میره سمت تباهی
بودم چه شبایی الکی بیدارو
میرفتم هرطرف میدیدم دیوارو
شد مغز باز بیدارو خواب تعطیله
ترانه ، شعر متن آهنگ جدید آرن تباهی
تکست آهنگ تباهی آرن
تنهایی شده سهم من از این زندگی لبریزه صبرم
زنده ام راه میرم میخندم ولی انگار تو قبرم
همه جا تنگ و تاریک غرق تو سیاهی
شدم یه گمراه که میره سمت تباهی
بودم چه شبایی الکی بیدارو
میرفتم هرطرف میدیدم دیوارو
شد مغز باز بیدارو خواب تعطیله
باس جمع بکنم سری بارو بندیله
غمو سیگارا منو هررو مفت برم کردن
انقدر یخ زدم دلم پره قندیله
شبو دوس دارم با خودم تنها هرشب
میگم حرفامو که شاید دربیاد اشکم
بجا هرکی بم ضربه زد حبس کشیدم
طعم مرگو چرا حاجی من نمرده چشیدم؟
دنیا منو برد از یاد
گلوم پر از بغضه و فریاد
میزنم داد بیداد میکنم اینبار
لیوان میکوبم تو دیوار
اینجا دیگه بریدم ببس ساله
حتی دیگه نمیاد پشتم سایه
مادر منم یه زمان شاد بودم
خوشحال و آزاد بودم
پروبال شکسته افتادم از نفس
متنفرم از قفس
شدم با غصه هم نفس
زندگی یه طنز تلخ مسخرس
حتی داشم میزنه حرف پشت سرم
ولی نیست تخمم
تنهایی شده سهم من از این زندگی لبریزه صبرم
زنده ام راه میرم میخندم ولی انگار تو قبرم
هرکی قلبش میشکنه میاد پیش من
انگاری شکسته بندم
انگار نه انگار خودم شکستم
دستم لیوانه یکستره مستم
همه ی درهارو بستم بد خستم
رفتن همه ولی خودم که هستم
کنار خودم نشستم
دورم شده دیگه پر از مفت خور
دردامو نمیفهمه حتی دکتر
هرکاری بکنم مشکلا حل شدنی نی
په لیوان بعدیو برام پر کن
که روشنه چراغای شهرکمون
دود میشه سیگاری با فندکمون
صبح که میشه پامیشم با یه کام طلوع
شب میشه بازم سه کام غروب
زنده ام راه میرم میخندم ولی انگار تو قبرم
همه جا تنگ و تاریک غرق تو سیاهی
شدم یه گمراه که میره سمت تباهی
بودم چه شبایی الکی بیدارو
میرفتم هرطرف میدیدم دیوارو
شد مغز باز بیدارو خواب تعطیله
باس جمع بکنم سری بارو بندیله
غمو سیگارا منو هررو مفت برم کردن
انقدر یخ زدم دلم پره قندیله
شبو دوس دارم با خودم تنها هرشب
میگم حرفامو که شاید دربیاد اشکم
بجا هرکی بم ضربه زد حبس کشیدم
طعم مرگو چرا حاجی من نمرده چشیدم؟
دنیا منو برد از یاد
گلوم پر از بغضه و فریاد
میزنم داد بیداد میکنم اینبار
لیوان میکوبم تو دیوار
اینجا دیگه بریدم ببس ساله
حتی دیگه نمیاد پشتم سایه
مادر منم یه زمان شاد بودم
خوشحال و آزاد بودم
پروبال شکسته افتادم از نفس
متنفرم از قفس
شدم با غصه هم نفس
زندگی یه طنز تلخ مسخرس
حتی داشم میزنه حرف پشت سرم
ولی نیست تخمم
تنهایی شده سهم من از این زندگی لبریزه صبرم
زنده ام راه میرم میخندم ولی انگار تو قبرم
هرکی قلبش میشکنه میاد پیش من
انگاری شکسته بندم
انگار نه انگار خودم شکستم
دستم لیوانه یکستره مستم
همه ی درهارو بستم بد خستم
رفتن همه ولی خودم که هستم
کنار خودم نشستم
دورم شده دیگه پر از مفت خور
دردامو نمیفهمه حتی دکتر
هرکاری بکنم مشکلا حل شدنی نی
په لیوان بعدیو برام پر کن
که روشنه چراغای شهرکمون
دود میشه سیگاری با فندکمون
صبح که میشه پامیشم با یه کام طلوع
شب میشه بازم سه کام غروب