متن آهنگ ترمینال جنوب رخ
دانلود کد آهنگ پیشواز ایرانسل ، تکست و آوای انتظار همراه اول
میخوام از یه جایی بت بگم که یه کتاب بی نهایت صفحه س
ترمینال جنوب
اونجا که آدمای غریبه تووشن همسفر
کش میاد غروب
به نگاه سربازی که بیلیط یه شهر تو دستاشه
اختیار حقوق به نگاهش پشمه آه
ترانه ، شعر متن آهنگ جدید رخ ترمینال جنوب
تکست آهنگ ترمینال جنوب رخ
میخوام از یه جایی بت بگم که یه کتاب بی نهایت صفحه س
ترمینال جنوب
اونجا که آدمای غریبه تووشن همسفر
کش میاد غروب
به نگاه سربازی که بیلیط یه شهر تو دستاشه
اختیار
حقوق
به نگاهش پشمه
آه
یه زن مُسن
با عصای چوبی کنده کاری شده
با نگاهی که آلوده به بغضه
میپرسه “پسرم کدوم اتوبوس میره پابوس؟”
میگم “بشین مادر صدات میکنه خودش”
از دخترش که سرطانیه میگه
از پسرش که سربازیه
از شوهرش که تریاکیه
واسه الباقیش حیف
کلمه کم میاره
[همخوان]
اتوبوس های تاخیری
جاده هایی که ارضا نمیشن
آدما عاشق رسیدنن
مقصدهاشون توو چشم جا نمیشن
اتوبوس های تاخیری
جاده هایی که ارضا نمیشن
آدما عاشق رسیدنن
مقصدهاشون توو چشم جا نمیشن
[قسمت
دستاش کلفته
زمخته
زبره
اما نگاهشه به نرمی ترمه
اسمش عبّاسه
افغانه
گچ کاره
انقد کشیدن رو رویاهاش ماله
که حالا دیگه خودش اوستا بّنائه
اما بنا نیست بنایی بنا شه براش حیف
که غربت خرابه و کاخ نداره
توو عصر چپاول منابع
تقارن خلای
تنازع بقائه
تکامل ضوابط
همش از جلو چشاش رد
قفسش گنده س
اما خونشونه حصارک
دلش تنگ کوچه های کابله
وقتی همه اونجایی که میگیرن کابله
میگه هممونیم گدای شاه
بیلیط توو دستش میره پابوس امام رضا
[همخوان]
اتوبوس های تاخیری
جاده هایی که ارضا نمیشن
آدما عاشق رسیدن
مقصدهاشون توو چشم جا نمیشن
اتوبوس های تاخیری
جاده هایی که ارضا نمیشن
آدما عاشق رسیدن
مقصدهاشون توو چشم جا نمیشن
[قسمت ۳]
دیدی دل ترمینالا
چقد از آدما پره؟
یادته پدر چشم میذاشتی
تا بچّهت یه کنجی جا بخوره؟
جا خوردم
غافلگیر
کجام؟
کنج سه ضلع دنیام
توو زاویهم
رصد میکنم
با دل گنجشک
چشم عقاب
ترمیناله ترمیناله
ترمینال چه سرّی داره
غم و شادی ها مسافرن
اینجا خود واقعیته لایه لایه
یه کتابه
که بی نهایت صفحهس
اما دریغ
از یه قصّه از سفر
یه مقیاس کوچیک تر از
وطن
[همخوان]
اتوبوس های تاخیری
جاده هایی که ارضا نمیشن
آدما عاشق رسیدنن
مقصدهاشون توو چشم جا نمیشن
اتوبوس های تاخیری
جاده هایی که ارضا نمیشن
آدما عاشق رسیدنن
مقصدهاشون توو چشم جا نمیشن
[قسمت ۴]
میگن هر سفر شروع یه آغازه
پس چرا به ترمینالا میگیم پایانه؟
یکی میخری؟ آدامسه
اینم عین سفره
مزش کنم
مزش میپره
درد زده به استخون قلم
مسافرم توو جستجوی سفر
بی جهته پرس و جوی جهت
من از زمان یا زمان از من
کدوم بگذره که تباه نشم؟
از اون مادر پیر تر و
از اون سرباز سرباز ترم
سینهی همهی ما ترمیناله
خالی شلوغ پر از دود
شاید تصویر تو از خونهس
که داره پخش میشه از این بلندگو
[همخوان]
اتوبوس های تاخیری
جاده هایی که ارضا نمیشن
آدما عاشق رسیدنن
مقصدهاشون توو چشم جا نمیشن
اتوبوس های تاخیری
جاده هایی که ارضا نمیشن
آدما عاشق رسیدنن
مقصدهاشون توو چشم جا نمیشن
ترمینال جنوب
اونجا که آدمای غریبه تووشن همسفر
کش میاد غروب
به نگاه سربازی که بیلیط یه شهر تو دستاشه
اختیار
حقوق
به نگاهش پشمه
آه
یه زن مُسن
با عصای چوبی کنده کاری شده
با نگاهی که آلوده به بغضه
میپرسه “پسرم کدوم اتوبوس میره پابوس؟”
میگم “بشین مادر صدات میکنه خودش”
از دخترش که سرطانیه میگه
از پسرش که سربازیه
از شوهرش که تریاکیه
واسه الباقیش حیف
کلمه کم میاره
[همخوان]
اتوبوس های تاخیری
جاده هایی که ارضا نمیشن
آدما عاشق رسیدنن
مقصدهاشون توو چشم جا نمیشن
اتوبوس های تاخیری
جاده هایی که ارضا نمیشن
آدما عاشق رسیدنن
مقصدهاشون توو چشم جا نمیشن
[قسمت
دستاش کلفته
زمخته
زبره
اما نگاهشه به نرمی ترمه
اسمش عبّاسه
افغانه
گچ کاره
انقد کشیدن رو رویاهاش ماله
که حالا دیگه خودش اوستا بّنائه
اما بنا نیست بنایی بنا شه براش حیف
که غربت خرابه و کاخ نداره
توو عصر چپاول منابع
تقارن خلای
تنازع بقائه
تکامل ضوابط
همش از جلو چشاش رد
قفسش گنده س
اما خونشونه حصارک
دلش تنگ کوچه های کابله
وقتی همه اونجایی که میگیرن کابله
میگه هممونیم گدای شاه
بیلیط توو دستش میره پابوس امام رضا
[همخوان]
اتوبوس های تاخیری
جاده هایی که ارضا نمیشن
آدما عاشق رسیدن
مقصدهاشون توو چشم جا نمیشن
اتوبوس های تاخیری
جاده هایی که ارضا نمیشن
آدما عاشق رسیدن
مقصدهاشون توو چشم جا نمیشن
[قسمت ۳]
دیدی دل ترمینالا
چقد از آدما پره؟
یادته پدر چشم میذاشتی
تا بچّهت یه کنجی جا بخوره؟
جا خوردم
غافلگیر
کجام؟
کنج سه ضلع دنیام
توو زاویهم
رصد میکنم
با دل گنجشک
چشم عقاب
ترمیناله ترمیناله
ترمینال چه سرّی داره
غم و شادی ها مسافرن
اینجا خود واقعیته لایه لایه
یه کتابه
که بی نهایت صفحهس
اما دریغ
از یه قصّه از سفر
یه مقیاس کوچیک تر از
وطن
[همخوان]
اتوبوس های تاخیری
جاده هایی که ارضا نمیشن
آدما عاشق رسیدنن
مقصدهاشون توو چشم جا نمیشن
اتوبوس های تاخیری
جاده هایی که ارضا نمیشن
آدما عاشق رسیدنن
مقصدهاشون توو چشم جا نمیشن
[قسمت ۴]
میگن هر سفر شروع یه آغازه
پس چرا به ترمینالا میگیم پایانه؟
یکی میخری؟ آدامسه
اینم عین سفره
مزش کنم
مزش میپره
درد زده به استخون قلم
مسافرم توو جستجوی سفر
بی جهته پرس و جوی جهت
من از زمان یا زمان از من
کدوم بگذره که تباه نشم؟
از اون مادر پیر تر و
از اون سرباز سرباز ترم
سینهی همهی ما ترمیناله
خالی شلوغ پر از دود
شاید تصویر تو از خونهس
که داره پخش میشه از این بلندگو
[همخوان]
اتوبوس های تاخیری
جاده هایی که ارضا نمیشن
آدما عاشق رسیدنن
مقصدهاشون توو چشم جا نمیشن
اتوبوس های تاخیری
جاده هایی که ارضا نمیشن
آدما عاشق رسیدنن
مقصدهاشون توو چشم جا نمیشن