متن آهنگ توده میرتک و لاور و چاوشی
دانلود کد آهنگ پیشواز ایرانسل ، تکست و آوای انتظار همراه اول
حرفِ حسابِ جهان شعور هستی ام
شعر میشم حتی وقتی به گلوله بستینم
شوره احیا شدهی سرور مستی ام
رسواییِ قنوت و تعظیم و دروغ و تزویرم
حقیرتون میکنم منم اعظم ترینم

ترانه ، شعر متن آهنگ جدید میرتک و لاور توده
تکست آهنگ توده میرتک و لاور
حرفِ حسابِ جهان شعور هستی ام
شعر میشم حتی وقتی به گلوله بستینم
شوره احیا شدهی سرور مستی ام
رسواییِ قنوت و تعظیم و دروغ و تزویرم
حقیرتون میکنم منم اعظم ترینم
حوریاتونو * توو جهنمِ برینم
معتاد به خونِ حاکمام یه قاتلِ سادیسمیم
مهمونمن سایه ها من وارثِ تاریکی ام
وقتی با ارتشم میشم حمله ور به شهرت
توو گوشت داد میزنم این طعمِ تلخِ مرگه
باد ترسِ حضورمو پخش میکنه همهجا
پدرا اخته میشن مادرا میمیرن سره زا
مجبورت میکنن مردتو از قبر بکشی بیرون
لذتِ تجاوز به استخوناشو بچشی بی روح
بهش بگی نتیجه شهوتت یه کثافت شده
فقط آدمایی که زمینو با حماقت پرش کردن
گهی که أ ترس بیرون زدی میدم با خشم به خوردت
مغزتو با خون میشورم میکنم جهلتو ذبح
من همون چوبِ لای چرخه ی پوچی ام
جلو تیرای تاثیرتون یه سرکشِ رویین تن
فرقه هاتونو * من یه مرده آزادم
از ترکشه عصیانم ارباب و برده نالان
گم میشه توو تاریکیِ من سایهی تاثیر
تنها چیزیم که پیروشم افسانهی شخصیم
[همخوان – میرتک]
یه بشرم عضوی از این توده که طرده
توو سرم آگاهی تحتِ پیگرده
نصیبم ازش فقط رنجش و درده
ولی کوتاه نمیام سرکش و یه دنده
بشرم عضوی از این توده که طرده
توو سرم آگاهی تحتِ پیگرده
نصیبم ازش فقط رنجش و درده
ولی کوتاه نمیام سرکش و یه دنده
[بخش دوم – لاور]
حروم زاده ها، محصولای فاسده حاصلِ تجاوز
عاملای ویروسِ سیاهِ ناقلِ تناقض
چشم و گوشای بی تاریکی
تختی که زیرش زاییدید روش با چی میخوابیدید
گوشتای میکانیکی ،رباتای لاشی
برده های شبه روشن فکره خدایانِ فاشیسم
مغزای هالییود ، نقشای نامیزون
ش* وسطِ سیاستِ سرمایهداریتون
گنده لاتتون کجاست من ابراهیمِ شاعرم
یوسفای بی برادره حل شده توو چاهِ نفت
غریبه های محصور توو چهارچوبای آشنا
بچه لانتورای آشغال
موشای کثیفِ عاشق
روحای اسیرِ لاشه
وقتشه نصیبِ ما شه
لذتِ سنگساره قدیسههاتون بعد
جر خودن صورتا با جسم لاساتون بعد
ثبتِ عکسِ جسدا رو اسکناساتون بعد
پایانِ سلطنتِ لَکاته ها به شب
قصاص خورشید با طنابِ دارِ شب
من خشونتِ مدفون توو هوای بارشم
این نمِ بارون یه روزی سیل میشه
میشوره خونا رو با دستاش
اثری نمیمونه از کورای مادرزاد و
بالاخره تموم میشه لال بازیاتون و
آتیشی که تووش دارید جزغاله میشید
بنظرتون آشنا میاد
[همخوان – میرتک]
یه بشرم عضوی از این توده که طرده
توو سرم آگاهی تحتِ پیگرده
نصیبم ازش فقط رنجش و درده
ولی کوتاه نمیام سرکش و یه دنده
بشرم عضوی از این توده که طرده
توو سرم آگاهی تحتِ پیگرده
نصیبم ازش فقط رنجش و درده
ولی کوتاه نمیام سرکش و یه دنده
میگن آگاهی مریضی و پاش همه جا گیره
هیچ عضوی مصون نمیمونه از رد واگیرش
منم که مریضم و این توده سرطانیه
پخش میشم تا روزی که همگانی شه
شعر میشم حتی وقتی به گلوله بستینم
شوره احیا شدهی سرور مستی ام
رسواییِ قنوت و تعظیم و دروغ و تزویرم
حقیرتون میکنم منم اعظم ترینم
حوریاتونو * توو جهنمِ برینم
معتاد به خونِ حاکمام یه قاتلِ سادیسمیم
مهمونمن سایه ها من وارثِ تاریکی ام
وقتی با ارتشم میشم حمله ور به شهرت
توو گوشت داد میزنم این طعمِ تلخِ مرگه
باد ترسِ حضورمو پخش میکنه همهجا
پدرا اخته میشن مادرا میمیرن سره زا
مجبورت میکنن مردتو از قبر بکشی بیرون
لذتِ تجاوز به استخوناشو بچشی بی روح
بهش بگی نتیجه شهوتت یه کثافت شده
فقط آدمایی که زمینو با حماقت پرش کردن
گهی که أ ترس بیرون زدی میدم با خشم به خوردت
مغزتو با خون میشورم میکنم جهلتو ذبح
من همون چوبِ لای چرخه ی پوچی ام
جلو تیرای تاثیرتون یه سرکشِ رویین تن
فرقه هاتونو * من یه مرده آزادم
از ترکشه عصیانم ارباب و برده نالان
گم میشه توو تاریکیِ من سایهی تاثیر
تنها چیزیم که پیروشم افسانهی شخصیم
[همخوان – میرتک]
یه بشرم عضوی از این توده که طرده
توو سرم آگاهی تحتِ پیگرده
نصیبم ازش فقط رنجش و درده
ولی کوتاه نمیام سرکش و یه دنده
بشرم عضوی از این توده که طرده
توو سرم آگاهی تحتِ پیگرده
نصیبم ازش فقط رنجش و درده
ولی کوتاه نمیام سرکش و یه دنده
[بخش دوم – لاور]
حروم زاده ها، محصولای فاسده حاصلِ تجاوز
عاملای ویروسِ سیاهِ ناقلِ تناقض
چشم و گوشای بی تاریکی
تختی که زیرش زاییدید روش با چی میخوابیدید
گوشتای میکانیکی ،رباتای لاشی
برده های شبه روشن فکره خدایانِ فاشیسم
مغزای هالییود ، نقشای نامیزون
ش* وسطِ سیاستِ سرمایهداریتون
گنده لاتتون کجاست من ابراهیمِ شاعرم
یوسفای بی برادره حل شده توو چاهِ نفت
غریبه های محصور توو چهارچوبای آشنا
بچه لانتورای آشغال
موشای کثیفِ عاشق
روحای اسیرِ لاشه
وقتشه نصیبِ ما شه
لذتِ سنگساره قدیسههاتون بعد
جر خودن صورتا با جسم لاساتون بعد
ثبتِ عکسِ جسدا رو اسکناساتون بعد
پایانِ سلطنتِ لَکاته ها به شب
قصاص خورشید با طنابِ دارِ شب
من خشونتِ مدفون توو هوای بارشم
این نمِ بارون یه روزی سیل میشه
میشوره خونا رو با دستاش
اثری نمیمونه از کورای مادرزاد و
بالاخره تموم میشه لال بازیاتون و
آتیشی که تووش دارید جزغاله میشید
بنظرتون آشنا میاد
[همخوان – میرتک]
یه بشرم عضوی از این توده که طرده
توو سرم آگاهی تحتِ پیگرده
نصیبم ازش فقط رنجش و درده
ولی کوتاه نمیام سرکش و یه دنده
بشرم عضوی از این توده که طرده
توو سرم آگاهی تحتِ پیگرده
نصیبم ازش فقط رنجش و درده
ولی کوتاه نمیام سرکش و یه دنده
میگن آگاهی مریضی و پاش همه جا گیره
هیچ عضوی مصون نمیمونه از رد واگیرش
منم که مریضم و این توده سرطانیه
پخش میشم تا روزی که همگانی شه