متن آهنگ دلخوری زمن علیرضا جاوید
دانلود کد آهنگ پیشواز ایرانسل ، تکست و آوای انتظار همراه اول
با چرخش چشمان تو چرخیده رمین هم
چشمی ز تو کافیست خوبست همین هم
در چشم تو برقیست که برنده تر است از
تیزی نوک خنجر و تیغ آهنین هم
آی امان از تو و رفتار تو با من نکشد کاش به غم کار تو با من
آی امان امان امان از منو دوری کی کجا لحظه دیدار تو با من

ترانه ، شعر متن آهنگ جدید علیرضا جاوید دلخوری زمن
تکست آهنگ دلخوری زمن علیرضا جاوید
با چرخش چشمان تو چرخیده رمین هم
چشمی ز تو کافیست خوبست همین هم
در چشم تو برقیست که برنده تر است از
تیزی نوک خنجر و تیغ آهنین هم
آی امان از تو و رفتار تو با من نکشد کاش به غم کار تو با من
آی امان امان امان از منو دوری کی کجا لحظه دیدار تو با من
دلخوری ز من مگر که جواب من نمیدهی
که به حالم نظر نداری آخرش غمت مرا
به تباهی میکشد تو ز حالم خبر نداری
دلخوری ز من مگر که جواب من نمیدهی
که به حالم نظر نداری، آخرش غمت مرا
به تباهی میکشد تو ز حالم خبر نداری
از سرخی خون جکر آن نیلی چشمت یک صورت زرد آخر سر بار میاید
با عاشق بی مزد خودت مهر و وفا کن هرچیز که خار آید در کار بیاید
آی امان از تو و رفتار تو با من نکشد کاش به غم کار تو با من
آی امان امان امان از منو دوری کی کجا لحظه دیدار تو با من
دلخوری ز من مگر که جواب من نمیدهی
که به حالم نظر نداری، آخرش غمت مرا
به تباهی میکشد تو ز حالم خبر نداری
دلخوری ز من مگر که جواب من نمیدهی
که به حالم نظر نداری، آخرش غمت مرا
به تباهی میکشد تو ز حالم خبر نداری
چشمی ز تو کافیست خوبست همین هم
در چشم تو برقیست که برنده تر است از
تیزی نوک خنجر و تیغ آهنین هم
آی امان از تو و رفتار تو با من نکشد کاش به غم کار تو با من
آی امان امان امان از منو دوری کی کجا لحظه دیدار تو با من
دلخوری ز من مگر که جواب من نمیدهی
که به حالم نظر نداری آخرش غمت مرا
به تباهی میکشد تو ز حالم خبر نداری
دلخوری ز من مگر که جواب من نمیدهی
که به حالم نظر نداری، آخرش غمت مرا
به تباهی میکشد تو ز حالم خبر نداری
از سرخی خون جکر آن نیلی چشمت یک صورت زرد آخر سر بار میاید
با عاشق بی مزد خودت مهر و وفا کن هرچیز که خار آید در کار بیاید
آی امان از تو و رفتار تو با من نکشد کاش به غم کار تو با من
آی امان امان امان از منو دوری کی کجا لحظه دیدار تو با من
دلخوری ز من مگر که جواب من نمیدهی
که به حالم نظر نداری، آخرش غمت مرا
به تباهی میکشد تو ز حالم خبر نداری
دلخوری ز من مگر که جواب من نمیدهی
که به حالم نظر نداری، آخرش غمت مرا
به تباهی میکشد تو ز حالم خبر نداری