متن آهنگ نکته پرداد
دانلود کد آهنگ پیشواز ایرانسل ، تکست و آوای انتظار همراه اول
من امیدوارترین افسردم
یه مغزِ دست خوردم
یه رو دست خورده از زندگی
یه نابرده گنج رنج بردم
من یه سرباز سرشکستم
که سنگسار شده سرو سامونم
من صدای بمم داغونم
کلمه ی نامرد ولی واژگونم
درمان
ممکنِ عالمه امکان
ترانه ، شعر متن آهنگ جدید پرداد نکته
تکست آهنگ نکته پرداد
من امیدوارترین افسردم
یه مغزِ دست خوردم
یه رو دست خورده از زندگی
یه نابرده گنج رنج بردم
من یه سرباز سرشکستم
که سنگسار شده سرو سامونم
من صدای بمم داغونم
کلمه ی نامرد ولی واژگونم
درمان
ممکنِ عالمه امکان
فرزنده دوم خزان
من عددی نبودم رسیدم به توان
زبونم شد زبان زده جهان
مخرب ترین اسلحه ی زمان
جویای نام و نشان ولی خوب نهان
رامبد نه نیستم, ولیکن هستم جوان
یه سربازم، بدونِ حرفِ سر بسته
یکی که توو کالبدش حبسه
یه نظامی مجنونم که فرقی نداره خونَش غاره یا قصره
یا عصره الانِ یا عصر هجر
میزارم سنگِ تموم واس هر بشر
از شما انکار، از من اثر
اینا اول حرف بود بعد شد عمل
تقسیم کردم تووی گوشاتون ضرب المثل
ولی گاز گرفتن خیلیا دستیو که دهنشون کردم با یک من عس
اصا، من واس همونم ارزش قائلم
چون خودم ختم این قائلم
تهشم فاتحم
به کسی برنخوره برخورده قاطعم
عمقِ فاجعم
اصا من کاسه ی زیر نیم کاسهام
اون موقع که نداشتم رنگی به رخسار
فیلم زندگیم یه درام کاندیدای اسکار
رو پام وایستادم استوار
چشِ خیلیا درومد شاکی پیشِ سرکار استوار
حالا من بودم یا صمد بود
یا قلمه دستِ چپم بود
یا خواب و خیالِ خفن یود
یه نکته تووش بود که برام قشنگ بود
پس نوشتم نکته، گذاشتم دو نقطه
بیا، به گشتن باید تا خامی شود پخته
بیاید دور از هرچی تعصب و عقده
باز کنم براتون از دلم سفره
بدم از زبون و مغزم خوراک
غریبی نکن بیا بیرون از توو لاک
یه روزی غصه ها میزنه به چاک
اگه تلاش کنی واس خودتو دیگران پاک
یادت میره
یه روزی غم بود
سرت پرِ درد بود
میفهمی هرچقدر زیاد داشتی کم بود
حرف مردم فقط در حد حرف بود
مهم خودتی و خودت
قول بده بازیو میبری
اگه هزار بار شکستی قولت
منم کارو تموم میکنم با یه بیت از سعدی
شمارم به خدا میسپارم تا ترکِ بعدی
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
من امیدوارترین افسردم
یه مغزِ دست خوردم
یه رو دست خورده از زندگی
یه نابرده گنج رنج بردم
من یه سرباز سرشکستم
که سنگسار شده سرو سامونم
من صدای بمم داغونم
کلمه ی نامرد ولی واژگونم
یه مغزِ دست خوردم
یه رو دست خورده از زندگی
یه نابرده گنج رنج بردم
من یه سرباز سرشکستم
که سنگسار شده سرو سامونم
من صدای بمم داغونم
کلمه ی نامرد ولی واژگونم
درمان
ممکنِ عالمه امکان
فرزنده دوم خزان
من عددی نبودم رسیدم به توان
زبونم شد زبان زده جهان
مخرب ترین اسلحه ی زمان
جویای نام و نشان ولی خوب نهان
رامبد نه نیستم, ولیکن هستم جوان
یه سربازم، بدونِ حرفِ سر بسته
یکی که توو کالبدش حبسه
یه نظامی مجنونم که فرقی نداره خونَش غاره یا قصره
یا عصره الانِ یا عصر هجر
میزارم سنگِ تموم واس هر بشر
از شما انکار، از من اثر
اینا اول حرف بود بعد شد عمل
تقسیم کردم تووی گوشاتون ضرب المثل
ولی گاز گرفتن خیلیا دستیو که دهنشون کردم با یک من عس
اصا، من واس همونم ارزش قائلم
چون خودم ختم این قائلم
تهشم فاتحم
به کسی برنخوره برخورده قاطعم
عمقِ فاجعم
اصا من کاسه ی زیر نیم کاسهام
اون موقع که نداشتم رنگی به رخسار
فیلم زندگیم یه درام کاندیدای اسکار
رو پام وایستادم استوار
چشِ خیلیا درومد شاکی پیشِ سرکار استوار
حالا من بودم یا صمد بود
یا قلمه دستِ چپم بود
یا خواب و خیالِ خفن یود
یه نکته تووش بود که برام قشنگ بود
پس نوشتم نکته، گذاشتم دو نقطه
بیا، به گشتن باید تا خامی شود پخته
بیاید دور از هرچی تعصب و عقده
باز کنم براتون از دلم سفره
بدم از زبون و مغزم خوراک
غریبی نکن بیا بیرون از توو لاک
یه روزی غصه ها میزنه به چاک
اگه تلاش کنی واس خودتو دیگران پاک
یادت میره
یه روزی غم بود
سرت پرِ درد بود
میفهمی هرچقدر زیاد داشتی کم بود
حرف مردم فقط در حد حرف بود
مهم خودتی و خودت
قول بده بازیو میبری
اگه هزار بار شکستی قولت
منم کارو تموم میکنم با یه بیت از سعدی
شمارم به خدا میسپارم تا ترکِ بعدی
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
من امیدوارترین افسردم
یه مغزِ دست خوردم
یه رو دست خورده از زندگی
یه نابرده گنج رنج بردم
من یه سرباز سرشکستم
که سنگسار شده سرو سامونم
من صدای بمم داغونم
کلمه ی نامرد ولی واژگونم