متن آهنگ کارا زیاده رضا پیشرو
دانلود کد آهنگ پیشواز ایرانسل ، تکست و آوای انتظار همراه اول
سیناب فیت پیشرو و عرفان
من امشب دلم گرفتست
حتی اگه دنیا رو بزنی به اسمم
این همه فهمیدم بعد دیدم
درگیر قلبای زخمی و زنگیده ام
قبلنا از مرگ میترسیدم
اما حالا، دارم از آدما دَر میرم
همه چی دارن برام عادت میشن
الآن فقط با پیاده روی راحت میشم
همه ی ما زندانی هستیم و
همیشه توو حرفای احساسی غرقیم
ترانه ، شعر متن آهنگ جدید رضا پیشرو کارازیاده
تکست آهنگ کارا زیاده رضا پیشرو
من امشب دلم گرفتست
حتی اگه دنیا رو بزنی به اسمم
این همه فهمیدم بعد دیدم
درگیر قلبای زخمی و زنگیده ام
قبلنا از مرگ میترسیدم
اما حالا، دارم از آدما دَر میرم
همه چی دارن برام عادت میشن
الآن فقط با پیاده روی راحت میشم
همه ی ما زندانی هستیم و
همیشه توو حرفای احساسی غرقیم
همیشه میگرفتیم با دلداری گرمی و
این حرفا باعث میشد احساسی تر شیم
این چیزا به ما باخت میداد فقط و
عصبانی میشدیم و داد بیداد همش
تو چه دنیایی ساختی باز ازم
من درگیر عادی ساختنم و
بیشتر از این ندارم هدیه بدم بهت
هر ایده ای بهت بدم یه ایده ی تلخه
عین اون نامه هایی که رسیده به دستت
نخوندیشون و همشون مچاله زیرِ تختته
ورقای خالی برام دلشون تنگه
ناراحت اَ خدایی که ولشون کرده
وقتی واژه میسازیم و همه دلمون گرمه
هر چی توو مغزته بده بهمون ربطش
میبینی که زمین داره بالا میاره
آسمون هم سر رسیده با آسیابش
اما یه حس درونم میگه کارا زیاده
ما میرسیم و مسیرمون با ما میادش
اگه دنیا تموم بشه راه نمیمیره
عزرائیل توو دستاش داس نمیگیره
خونه ی خدا با گرد باد نمیشینه
من اینا رو میگم و کسی …
[کورس – سیناب]
وقتی زندگی به کامت شیرین نیست
داری همه رو سیاه میبینی
بگو از نورِ توو خودت چی دیدی
اگه انگیزشو داری پس چی میگی
پاشو از سرِ جات ، من میفهمم همه حالتو
دنیا تو رو با ضربه ساخت
انگار همه خوشیا رو اون دمه برد
اینا اثر آینده نیست اثر گذشتست
رویاتو بلند ببین داد بزن بلند تر
بذار بندازن سنگا رو سرِ راهت
بزنن زیر آبتو همه جات
اون نشسته اون بالا سرِ جاش
پَ تنها نیستی هیچ کدوم از صحنه هاتو
وقتی زندگی به کامت شیرین نیست
داری همه رو سیاه میبینی
بگو از نورِ توو خودت چی دیدی
اگه انگیزشو داری پس چی میگی
[ورس دو – عرفان]
گفتن ماما حالش بده حالا هفت ساعت توو راهم
تا بیمارستان میریخت اشکا من توو راه
ولی وقتی خونست و همین بغلِ گوشمه
بغل گوشمه میبینمش چند ساعت توو ماه
چرا؟ خدایا شکر که سالمه
وگرنه چجوری میکردم مکالمه
با خودم ، با این دل که قایقه
هر دیقه یه طرف پیِ ساحله
ولی ساحلا همه سراب
آره جاده ها را به راه همه خراب
آره ، سریع جفت میشیم سریع طلاق
اَ بیرون رق میزنیم دلامون پَر کلاغ
تاریکی ، کار خوب ماشینِ خوب
خونت و اون کفشی که پا میره تووش و لباس
اینا از یاد میره زود
( همش الکیه)
یادت میاد زندگیتو تو پاشیدی تووش
خودتو بجو به خودت بیا
اون توو قصه ها بود که یکی هُلت میداد
اَ این خواب فقط میشه بشی خودت بیدار
صبحش میاد بکنی به خود اطمینان
داری میچینیش این پازلو باز
برمیداری هر چی حاصل راهست
برو جلو ، فکرت درگیر فاصله هاست
درگیر آرزوها خاطره هاست
[پل – عرفان]
این زندگی ، میگذره و میره (زود میگذره)
نشین به دَر خیره (داره دیر میشه)
میگذره و میره (مث برق)
[کورس – سیناب]
وقتی زندگی به کامت شیرین نیست
داری همه رو سیاه میبینی
بگو از نورِ توو خودت چی دیدی
اگه انگیزشو داری پس چی میگی
[اوترو – عرفان]
گاهی وقتا یهو یه اتفاقی میفته که
کل مسیرِ زندگیتو عوض میکنه
آره ، به خیلی چیزا بی اعتنایی میکنی
بی توجهی میکنی ، میگذره و میره
حتی اگه دنیا رو بزنی به اسمم
این همه فهمیدم بعد دیدم
درگیر قلبای زخمی و زنگیده ام
قبلنا از مرگ میترسیدم
اما حالا، دارم از آدما دَر میرم
همه چی دارن برام عادت میشن
الآن فقط با پیاده روی راحت میشم
همه ی ما زندانی هستیم و
همیشه توو حرفای احساسی غرقیم
همیشه میگرفتیم با دلداری گرمی و
این حرفا باعث میشد احساسی تر شیم
این چیزا به ما باخت میداد فقط و
عصبانی میشدیم و داد بیداد همش
تو چه دنیایی ساختی باز ازم
من درگیر عادی ساختنم و
بیشتر از این ندارم هدیه بدم بهت
هر ایده ای بهت بدم یه ایده ی تلخه
عین اون نامه هایی که رسیده به دستت
نخوندیشون و همشون مچاله زیرِ تختته
ورقای خالی برام دلشون تنگه
ناراحت اَ خدایی که ولشون کرده
وقتی واژه میسازیم و همه دلمون گرمه
هر چی توو مغزته بده بهمون ربطش
میبینی که زمین داره بالا میاره
آسمون هم سر رسیده با آسیابش
اما یه حس درونم میگه کارا زیاده
ما میرسیم و مسیرمون با ما میادش
اگه دنیا تموم بشه راه نمیمیره
عزرائیل توو دستاش داس نمیگیره
خونه ی خدا با گرد باد نمیشینه
من اینا رو میگم و کسی …
[کورس – سیناب]
وقتی زندگی به کامت شیرین نیست
داری همه رو سیاه میبینی
بگو از نورِ توو خودت چی دیدی
اگه انگیزشو داری پس چی میگی
پاشو از سرِ جات ، من میفهمم همه حالتو
دنیا تو رو با ضربه ساخت
انگار همه خوشیا رو اون دمه برد
اینا اثر آینده نیست اثر گذشتست
رویاتو بلند ببین داد بزن بلند تر
بذار بندازن سنگا رو سرِ راهت
بزنن زیر آبتو همه جات
اون نشسته اون بالا سرِ جاش
پَ تنها نیستی هیچ کدوم از صحنه هاتو
وقتی زندگی به کامت شیرین نیست
داری همه رو سیاه میبینی
بگو از نورِ توو خودت چی دیدی
اگه انگیزشو داری پس چی میگی
[ورس دو – عرفان]
گفتن ماما حالش بده حالا هفت ساعت توو راهم
تا بیمارستان میریخت اشکا من توو راه
ولی وقتی خونست و همین بغلِ گوشمه
بغل گوشمه میبینمش چند ساعت توو ماه
چرا؟ خدایا شکر که سالمه
وگرنه چجوری میکردم مکالمه
با خودم ، با این دل که قایقه
هر دیقه یه طرف پیِ ساحله
ولی ساحلا همه سراب
آره جاده ها را به راه همه خراب
آره ، سریع جفت میشیم سریع طلاق
اَ بیرون رق میزنیم دلامون پَر کلاغ
تاریکی ، کار خوب ماشینِ خوب
خونت و اون کفشی که پا میره تووش و لباس
اینا از یاد میره زود
( همش الکیه)
یادت میاد زندگیتو تو پاشیدی تووش
خودتو بجو به خودت بیا
اون توو قصه ها بود که یکی هُلت میداد
اَ این خواب فقط میشه بشی خودت بیدار
صبحش میاد بکنی به خود اطمینان
داری میچینیش این پازلو باز
برمیداری هر چی حاصل راهست
برو جلو ، فکرت درگیر فاصله هاست
درگیر آرزوها خاطره هاست
[پل – عرفان]
این زندگی ، میگذره و میره (زود میگذره)
نشین به دَر خیره (داره دیر میشه)
میگذره و میره (مث برق)
[کورس – سیناب]
وقتی زندگی به کامت شیرین نیست
داری همه رو سیاه میبینی
بگو از نورِ توو خودت چی دیدی
اگه انگیزشو داری پس چی میگی
[اوترو – عرفان]
گاهی وقتا یهو یه اتفاقی میفته که
کل مسیرِ زندگیتو عوض میکنه
آره ، به خیلی چیزا بی اعتنایی میکنی
بی توجهی میکنی ، میگذره و میره