متن آهنگ کوزه گر رض و نوید
دانلود کد آهنگ پیشواز ایرانسل ، تکست و آوای انتظار همراه اول
کوزه گر کوزه را ساخت
شدیم جاری ، قطره وار
بچه سال ، توو خالی
ما اینجاییم تا با تجربه پر شیم
مثل خورشید ، نورانی
بیرونم آروم ، درون طوفانی
عمری کم تو مسیری طولانی
چشم هام رو باز کردم
دیدم دنیا رو اونجوری
که آدم ها ساختنش ، پوچ، پوشالی
به حقیقت گفتم خودت رو بشکاف
آلبوم مزمن
ترانه ، شعر متن آهنگ جدید رض و نوید کوزه گر
تکست آهنگ کوزه گر رض و نوید
کوزه گر کوزه را ساخت
شدیم جاری ، قطره وار
بچه سال ، توو خالی
ما اینجاییم تا با تجربه پر شیم
مثل خورشید ، نورانی
بیرونم آروم ، درون طوفانی
عمری کم تو مسیری طولانی
چشم هام رو باز کردم
دیدم دنیا رو اونجوری
که آدم ها ساختنش ، پوچ، پوشالی
به حقیقت گفتم خودت رو بشکاف
بهم جواب داد اول خودت رو بشناس
تو انسانی ، امکانی ، تو علمی ، عرفانی
جهان ذره ای از توست و تو آن ذره جهانی
درک باز ، چشم خیس ، همه چی رنگ باخت
رضی به شب تاخت ، تا خود صبح
دیدم خودت رو ، میخوام خودت رو
خدا این بندها رو از رو گردن من شُلش کن
[ورس دو]
کوزه گر کوزه رو ساخت فروخت بد باخت
چند تا ورقه کاغذ موند توو کف دست هاش
ورق ها رنگ عوض میکردن
همه جا از جنگ هم حرف میزدن
ولی مگه من خر میشم ، نه
دمش گرم معلم راهنماییم
که بهم یاد داد فایده نداره یاد ندادی
فهمیدن یه بخشش ، فهموندن یه بخشش
اگه ازت کم نمیشه هر چی داری رو ببخش بهش
به وقتش ، حرف هام سنگینن چون گوش ها سنگینن
یه چیزی اون پشت هست این روز ها غمگینم
مد های اجتماع ، خدای اشتباه
خسته از بحث های تکراری تاکسی بین راه
سوار شد ، غر بزن ادا در بیار عادته
پیاده شد پشتش هم مسخره کن راحته
توی این چرخه گیر ، گیر روزمرگی
به خودت وقت بدی ، آدم تر بشی
شدیم جاری ، قطره وار
بچه سال ، توو خالی
ما اینجاییم تا با تجربه پر شیم
مثل خورشید ، نورانی
بیرونم آروم ، درون طوفانی
عمری کم تو مسیری طولانی
چشم هام رو باز کردم
دیدم دنیا رو اونجوری
که آدم ها ساختنش ، پوچ، پوشالی
به حقیقت گفتم خودت رو بشکاف
بهم جواب داد اول خودت رو بشناس
تو انسانی ، امکانی ، تو علمی ، عرفانی
جهان ذره ای از توست و تو آن ذره جهانی
درک باز ، چشم خیس ، همه چی رنگ باخت
رضی به شب تاخت ، تا خود صبح
دیدم خودت رو ، میخوام خودت رو
خدا این بندها رو از رو گردن من شُلش کن
[ورس دو]
کوزه گر کوزه رو ساخت فروخت بد باخت
چند تا ورقه کاغذ موند توو کف دست هاش
ورق ها رنگ عوض میکردن
همه جا از جنگ هم حرف میزدن
ولی مگه من خر میشم ، نه
دمش گرم معلم راهنماییم
که بهم یاد داد فایده نداره یاد ندادی
فهمیدن یه بخشش ، فهموندن یه بخشش
اگه ازت کم نمیشه هر چی داری رو ببخش بهش
به وقتش ، حرف هام سنگینن چون گوش ها سنگینن
یه چیزی اون پشت هست این روز ها غمگینم
مد های اجتماع ، خدای اشتباه
خسته از بحث های تکراری تاکسی بین راه
سوار شد ، غر بزن ادا در بیار عادته
پیاده شد پشتش هم مسخره کن راحته
توی این چرخه گیر ، گیر روزمرگی
به خودت وقت بدی ، آدم تر بشی