متن و تکست آهنگ امیر کلهر بنام اون مثل مرفین بود
اختصاصی سایت آهنگ پیشواز و تکست
ترانه و شعر آهنگ اون مثل مرفین بود امیر کلهر
برای مشاهده متن آهنگ و دانلود به ادامه مطلب بروید.
منم یه روز یه عشقی داشتم که واسه من همه دنیا بود
کنارش آرامشو حس کردم اون واسه من خدا بود
وقتی رفتی سرد شد قلبش سخت شد ترکش
فهمیدم نیاز دارم بهش
تنم سرد گرفت درد زندگی مو ولش کرد
فهمیدم که اعتیاد دارم بهش
اون ندید که من خستم
چون همیشه واسش خندیدم
حالا تو اتاقم حبسم از درویش خماری پس میدم
ندید که وابستم رفتم از یادش زود نگو یخ زد دستم
اون مثل مرفین بود
اون ندید که من خستم
چون همیشه واسش خندیدم
حالا تو اتاقم حبسم از درویش خماری پس میدم
ندید که وابستم رفتم از یادش زود نگو یخ زد دستم
اون مثل مرفین بود
خیلی فکر کردم بش چرا با اون میرسیم به آرامش
داشتم کنارش حس آرامش با اینکه بد می رسید آمارش
وقتی رفت منم رد دادم به هر کی رسید فاز بد دادم
دیدم نیستش رفته بسته درم از هر چی خستس خسته ترم
میگفت نبودی هیچ وقت پیشم فکر میکرد همش تو پیچم
میدوم واسه آیندش اصلا درک نکرد ذهنم خستس
کارم میشدن مانع رشدم دوستا شدن همه دشمن
من دلم به اون خوش بود که رفت کاش یاد میگرفت یه کم معرفت
نفس من چفت بود چفت نفسش
واسم هیچ جایه دنیا نمی شد بغلش
منو دیونه میکرد عطر بدنش دل من میگرفت از دور بودنش
با اون انگار همه چی خوب بود جور بود
دلم از غصه دنیا دور بود
واسه این جدایی خیلی زود بود
من که باورم نشد میگفت که مجبور بود
اون ندید که من خستم
چون همیشه واسش خندیدم
حالا تو اتاقم حبسم از درویش خماری پس میدم
ندید که وابستم رفتم از یادش زود نگو یخ زد دستم
اون مثل مرفین بود
اون ندید که من خستم
چون همیشه واسش خندیدم
حالا تو اتاقم حبسم از درویش خماری پس میدم
ندید که وابستم رفتم از یادش زود نگو یخ زد دستم
اون مثل مرفین بود
کنارش آرامشو حس کردم اون واسه من خدا بود
وقتی رفتی سرد شد قلبش سخت شد ترکش
فهمیدم نیاز دارم بهش
تنم سرد گرفت درد زندگی مو ولش کرد
فهمیدم که اعتیاد دارم بهش
اون ندید که من خستم
چون همیشه واسش خندیدم
حالا تو اتاقم حبسم از درویش خماری پس میدم
ندید که وابستم رفتم از یادش زود نگو یخ زد دستم
اون مثل مرفین بود
اون ندید که من خستم
چون همیشه واسش خندیدم
حالا تو اتاقم حبسم از درویش خماری پس میدم
ندید که وابستم رفتم از یادش زود نگو یخ زد دستم
اون مثل مرفین بود
خیلی فکر کردم بش چرا با اون میرسیم به آرامش
داشتم کنارش حس آرامش با اینکه بد می رسید آمارش
وقتی رفت منم رد دادم به هر کی رسید فاز بد دادم
دیدم نیستش رفته بسته درم از هر چی خستس خسته ترم
میگفت نبودی هیچ وقت پیشم فکر میکرد همش تو پیچم
میدوم واسه آیندش اصلا درک نکرد ذهنم خستس
کارم میشدن مانع رشدم دوستا شدن همه دشمن
من دلم به اون خوش بود که رفت کاش یاد میگرفت یه کم معرفت
نفس من چفت بود چفت نفسش
واسم هیچ جایه دنیا نمی شد بغلش
منو دیونه میکرد عطر بدنش دل من میگرفت از دور بودنش
با اون انگار همه چی خوب بود جور بود
دلم از غصه دنیا دور بود
واسه این جدایی خیلی زود بود
من که باورم نشد میگفت که مجبور بود
اون ندید که من خستم
چون همیشه واسش خندیدم
حالا تو اتاقم حبسم از درویش خماری پس میدم
ندید که وابستم رفتم از یادش زود نگو یخ زد دستم
اون مثل مرفین بود
اون ندید که من خستم
چون همیشه واسش خندیدم
حالا تو اتاقم حبسم از درویش خماری پس میدم
ندید که وابستم رفتم از یادش زود نگو یخ زد دستم
اون مثل مرفین بود